چون شب پیش با دوستام رفته بودیم رستوران روبروی تخت ما یک دختر و پسر نشسته بودن
که پسره پشتش به دختره بود معلوم بود با هم دوستن
اتفاقی چشمم به دختره افتاد،قشنگ معلوم بود پسره عاشقشه
سرما انداختم پایین بعد دوباره تحریک شدم و باهاش نگاه بازی کردم
خلاصه یک کاغذ برداشتم و به دختره اشاره کردم وقتی بلند شدن برن پسره
جلو رفت تا حساب کنه،دختره به من که رسید دستشا دراز کرد براش نوشتم
خیلی پستی